تکنولوژی و هنر
صحبت از تاثیری که تکنولوژی و فناوری های جدید امروزی بر هنر داشته است پیش آمد و اینکه آیا فناوری توانسته است ذائقه هنری و فرهنگی افراد جامعه را تغییر دهد و یا نه؟ کلاس درس مدیریت کیفیت و بهره وری دکتر صفری هرچند بستر طرح این موضوع را بوجود آورد اما سر کلاس حقش ادا نشد. لذا تصمیم گرفتم این سیاهه را بنویسم تا کمی بیشتر راجع به این موضوع بحث و تبادل نظر کنیم.
می شود به جرات بیان کرد که نقش و تاثیر فناوری های نوین در دو دهه اخیر چنان بر زندگی مردم و در سطوح مختلف آن بر هر ذهن پوینده ای نمایان است که شاید سخن راندن در این زمینه تکرار مکررات باشد. اما بیان نمونه هایی از تغییرات ذائقه مردم برای بررسی عمق تاثیرپذیری زندگی از این فناوری های نوین و همچنین مفید و یا نامفید بودن این تغییرات لازم است. هرچند طرح این موضوع خیلی بیشتر از یک متن این چنینی همت و وقت می خواهد اما می توان مثال هایی در این موارد از پیرامون خودمان را بیان کرد.
هیچ کسی فواید فناوری های نوین را نمی تواند کتمان نمی کند. فناوری همه سطوح را دگرگون کرده است. از بهداشت و درمان گرفته تا ارتباطات بین اعضای یک خانواده. ابر تکنولوژی، صنعت جهانی را در نوردیده است. محصولات صنعتی که حضورشان بیش از یک قرن است ظاهر زندگی را تغییر داده است در این 15 سال اخیر با خلق فناوری های جدید که مبتنی بر ماده به آن معنی سابق نیستند بیش از همیشه ارکان زندگی سنتی را متحول کرده است. اعضای یک خانواده برای کسب لذت بیشتر و در مواقعی هم برای ارزانی ارتباطات مدرن و اینترنت پایه، دیگر به سراغ شیوه های قدیم ارتباط گیری بین هم نمی روند. مهمانی های شلوغ و ماهی دوسه بار تبدیل به مهمانی های خلوت تر و محدودتر شده است.
در این بین صنعت تبلیغات و چاپ هم دگرگون شده است. هر چند ممکن است بیان شود که هیچ چیزی جای دست هنرمند را نمی گیرد اما باید اعتراف کرد که تحول صنعت چاپ توانسته است با استفاده از سیستم های رایانه ای چنان با افکت های تصویری، مناظری زیبا را خلق کند که شاید کم کم مجبور به خواندن احوالات نقاش ها و خطاط ها و... در تاریخ شویم.
در این میان پیشرفت صنعت ساختمان سازی هم در تغییر ذائقه هنری مردم بسیار نقش داشته است. در ساختمان های امروزی دیگری خبری از آجرهای زیبای سفالی نیست. همه این ها تبدیل به سنگ سخت و سرامیک بی روح شده است. نمای ساختمان ها یا کامپوزیت است و یا ترکیبی از سنگ و کامپوزیت. در سقف منازل که معمولا استاد سفیدکار با مهارتی مثال زدنی اقدام به گچ بری می کرد جای خودش را به کناف و سقف های پلاستیکی داده است. در این روزها فرش زیبای ایرانی معمولا نمادی از زیبایی نیست. مهم و زیبا در ذائقه های صنعتی شده، سرامیک و کف پوش صنعتی است...
بگذریم...
از این قیبل مثال ها زیاد می شود زد. حتی در این زمینه مهم ترین مکان دینی مسلمانان یعنی خانه خدا، مسجد، هم بی نصیب نمانده است. حتی مساجد را هم ترجیح می دهیم با هنرهای بی روح صنعتی آذین ببندیم؛ با گنبدها و گلدسته های زرد و حلبی!
در این میان و از پس این همه تغییرات جورواجور زیبایی ها در اطرافمان، مهم گم نکردن هدف است. اساسا تفاوت زیبایی با تجمّل در این مقال بحث می شود. زیبایی آن جلوه ای است که ذوق انسان را به خود جلب می کند اما نه به عنوان هدف بلکه به عنوان زیبایی های مسیر. مسیری که باید برای رسیدن به هدف متعالی انسان که همان قرب و رضایت الهی است طی شود. اما تجمّل این گونه نیست؛ تجمّل یک زیبایی است که به جای هدف گرفته شده است. زیبایی که قرار بود گوارا کننده مسیر تعالی انسان باشد ممکن است خود به عنوان هدف شناخته شود و انسان را از رسیدن به سرانجام مقصود بازدارد. لذا از آسیب های فناوری های جدید باید به جد مواظب این نکته بود. نکند بهره بیشتر از تکنولوژی انسان را از انسانی بازدارد.