بودجه

 

طبق آیین نامه داخلی مجلس، دولت موظف! است که لایحه بودجه سال جدید را نهایتا تا پانزدهم آذر ماه هر سال  تقدیم مجلس کند. دو دولت گذشته و به خصوص دولت دهم با استناد به اینکه آیین نامه داخلی مجلس نمی تواند دولت را ملزم به انجام کاری کند، معمولن بودجه را در دوماه آخر سال به مجلس می برد. دولت دهم به خصوص در دو سال آخرش برای کاوییدن بهتر شرایط محیطی، از وضعیت فروش و صدور نفت و نرخ برابری ریال در برابر ارزهای خارجی گرفته تا تحریم های یکطرفه استکبار علیه ملت ایران، نهایت استفاده را از زمان در دسترس می برد تا نرخ هایی که در بودجه، نقش شاکله و زیر بنای آن را دارند، به سال جدید نزدیکتر باشند و با توجه به عدم پایداری شرایط اقتصادی در دنیا و ضعف علومی مثل آینده پژوهی در کشور ما یک بودجه واقعی تر و منطبق با شرایط سال جدید را تدوین کنند...

اما دولت یازدهم شاید به خاطر اینکه آقای روحانی خودش را مجلسی میداند و یا هر دلیل دیگری حتی به مضحکی مخالفت با دولت قبل، مصمم است که بودجه را اقلا 100 روز زودتر از فرارسیدن سال جدید تنظیم کند. به نظر می رسد لازم است امسال با توجه به شرایطی که در این دو هفته در قیمت نفت و ارز بوجود آمده اندکی تامل بیشتری شود تا ان شاالله بودجه ایی حقیقی و منطبق با نیازها و شرایط سال 94 تنظیم شود. 

گل و بلبل!

 

هر وقت نگران مسئله ای پیش پا افتاده! مثل افزایش نرخ بیکاری و یا از آن بی اهمیت تر به مسکن و گرانی فکر کردی و خیلی نگران شدی، و یا حتی از مسائل اجتماعی مثل بالارفتن سن ازدواج و افزایش تعداد طلاق شنیدی، اصلا جای دلهره نیست....

کافیست فقط یک زمان کوتاه به سخنان برخی مسئولان کشور گوش دهی آن وقت است که متوجه می شوی همه چی گل و بلبل بوده و هست و شما الکی نگران بودی!!!

در نکوهش کاری که فرزاد حسنی کرد

 

این که در سیما یک برنامه زنده تبدیل به یک برنامه تبلیغاتی صرف شود متاسفانه چیز عجیبی نیست. اما اینکه یک برنامه زنده و نسبتا جا افتاده وقت آنتن رسانه ملی را بی دلیل در اختیار یک نفر به همراه خانواده اش بگذارد تا آنها هم هر چه می خواهند بگویند، به نظر می رسد جدید باشد. برنامه ویتامین 3 از فرزاد حسنی و خانواده اش دعوت کرده تا در برنامه حضور پیدا کنند. حسنی که  شخصا اجرایش را به خاطر شیوایی کلامش می پسندم شروع می کند به حرافی راجع خود و خانواده اش. او به تازگی از زنش که آزاده نامداری باشد جدا شده و می شود گفت این اولین حضور او در سیما بعد از این اتفاق است. به هرحال و خیلی بی ربط شروع می کند به بیان اوصاف زن برادرش. و او را این گونه خطاب می کند: تنها عروس خانواده حسنی!

و من مانده ام که چرا یک برنامه با این همه هزینه باید برای یک موضوع خانوادگی محض اختصاص یابد تا حسنی شاد و شنگول قیافه ای حق به جانب بگیرد و به نوعی زن برادرش را به رخ زن سابقش بکشد؟!

به نظرم موضوعات پر اهمیت تری برای مردم وجود دارد که می شود برای آنها برنامه ساخت.

آشفته بازار کتاب


ای کاش می شد به این وضع بازار کتاب سر و سامانی داد. متاسفانه با افزایش قیمت ها در هر بخش از کالاها و خدمات، معمولا اولین کالایی که از سبد خانوارها حذف می شود، کتاب است. در این چند سال اخیر هم با افزایش قیمت دلار و به دلیل وابسته بودن صنعت چاپ کشور به ارز خارجی، قیمت کتاب به شدت افزایش پیدا کرده است. اما آن چیزی که حرص آدم را در می آورد صرفا قیمت بالای کتاب نیست بلکه قیمت گذاری های اجباری و با هدف سود فراوان بدست آوردن بعضی از ناشران یا مولفان است. باید طرحی ریخت که دیگر هر ناشر و یا مولفی نتواند مبالغ گزاف و دلبخواهش را بر کتب منتشره قیمت گذاری کند.

شاید با تعیین یک قیمت ثابت به نسبت صفحات کتاب و بعد سطح بندی چند مورد موثر مثل کیفیت چاپ، ناشر، موضوع و... و اختصاص یک ضریب بتوان نظمی نسبی به این بازار بخشید.


بی ریط1: امروز کمیسیون تلفیق بودجه در تهران تشکیل جلسه داد و الحمدالله تا این لحظه شهر آرام است.

بیراهه دندان شکن!


اندر احوالات این روزهای کشور و دوروبرمان سخن گفتن خیلی سخت نیست. آنقدر اتفاق های رنگارنگ می افتد که قلم زدن و نوشتن نه هنر خاصی می خواهد و نه لازم است به دنبال کلمات ادبی و یا حتی اصول نگارشی گشت. فقط باید دید و دید و دید...

سریال سرزمین کهن این روزها و همزمان با پخشش از شبکه سه سیما اعتراض عده ایی از مردم بختیاری را برانگیخته است. می گویند این ساخته کمال تبریزی به بختیاری ها توهین کرده و باید حداقل پخش آن متوقف شود. در دزفول امروز پنج شنبه عده ایی قریب دو هزار نفر حدود 3 یا بیشتر کیلومتر تظاهرات کردند و خودشان را به فرمانداری رساندند و مرتب شعار می دادن که...

این که سریال سرزمین کهن به این قوم شریف توهین کرده یا نه را من نمی دانم اما میدانم که کارگردان این اثر گفته شخصیت انقلابی و اصلی این سریال یک بختیاری است و اندکی صبور باشید و من هم می گویم مرده شور هنر اینچنینی را ببرند که تا یک اثر منتشر می شود داد عده ایی بلند می شود که به ما توهین شد و...

این که سریال سرزمین کهن به این قوم شریف توهین کرده یا نه را من نمی دانم اما می دانم که این مردم معترض نمایندگانی دارند در مجلس شورای اسلامی و اساسا این مملکت مسئول دارد و این مدلی نیست که تا چه می شود به خیابان ریخت و عربده کشید...

این که سریال سرزمین کهن به این قوم شریف توهین کرده یا نه را من نمی دانم اما این را خوب می دانم که دو هزارنفر آدم تجمع کردنشان طبق قانون این مملکت مجوزی می خواهد از وزارت کشور و این برای هر تجمعی لازم است ولو برای اعاده حیثیت...

این که سریال سرزمین کهن به این قوم شریف توهین کرده یا نه را من نمی دانم اما مزاحمت برای مردم بی خبری که به دنبال گرفتاری خودشان بودند به مدت تقریبا یک نیمروز با ایجاد ترس و وحشت و همچنین بستن راه کار درستی نیست...

این که سریال سرزمین کهن به این قوم شریف توهین کرده یا نه را من نمی دانم اما خوب می دانم که سنگ پرانی به فرمانده نیروهای انتظامی یعنی توهین به همه مردم این شهر و چه برسد که این فرمانده دندانش هم بشکند و چه برسد به اینکه ایشان سرهنگ چنداز بزرگوار باشد...

این که سریال سرزمین کهن به این قوم شریف توهین کرده یا نه را من نمی دانم اما میدانم که یحتمل پشت شما گرم است چه از جانب اینجایی ها چه از جانب تهران نشین ها و چه از جانب اونوری ها...

لازم می دانم بدینوسیله حمایت ناچیزم را از جناب سرهنگ احمد چنداز فرمانده نیروی انتظامی شهرم دزفول اعلام کنم و بگویم فرمانده، خیلی به حرفهای بعضی ها که گویا بیش از حد مهربانند! توجه نکن و هر آنچه که وظیفه ات اقتضا می کند همان کن که خدا ابصر الناظرین است.



تی فرنگ1: اگر این سریال موهن است توقیفش لازم است اما راه دارد و باید از طریقش اقدام کرد. از نوشته برداشت نشود که با پخش این سریال موافقم یا نیستم.

تی فرنگ2: مطلب دیگری را در سر می پروراندم که لاجرم این شد.

اللهم انی اعوذ بک من کل بشر بی ملاحظه


کسی مشکلی ایجاد میکنه بعد خودش علی الظاهر اونو حل می کنه (تا اینجا خیلی حرفی نیست؛ خدا رو شکر)

جالب اینجاست بعد از حل مشکل خودساخته، حس منجی بودن بهش دست میده( وا اسفاه)

و جالبتر اینجاست که چون خودش رو ناجی میدونه سهم خواهی هم میکنه (وا مصیبتاه)


اللهم انی اعوذ بک من کل بشر بی ملاحظه



صدا کلفت


حالا که صدای پاستور بر سر رسانه ها و نمایندگان مجلس به ناحق بلند است

و از انتقادها انتقاد می کند

و حالا که بعضی رند را  سیم داده اند تا سنگ زنند و به ناصواب بگویند که این مجلس در زمان احمدی نژاد کجا بود و چه می کرد

ملاحظه فایل تصویری زیر شاید بد نباشد.

رسانه ای که نتواند از کرسنت بنویسد به درد ... می خورد.


لینک در آپارات

رحمه للعالمین



مشکلات و سختی ها را تحمل می کرد و همچون کوه در مقابلشان بردبار و استوار بود. هر چه بر سرش شکمبه گوسفند و خاکستر ریختند و بر سر راهش خار و خاشاک گذاشتند و از آنها بدتر، زبان به نسبت های ناروا و دشنام گشودند، از هدف مقدسش دست بر نداشت و از پای ننشست. برای نمونه وقتی آیه « فاصدع بما تومر و اعرض عن المشرکین » نازل شد به این معنا که: « ای رسول گرامی در آنچه امر شده ای استقامت کن و از مشرکین روی گردان.» آن حضرت بر کوه صفا رفت و با صدای بلند ندا کرد:

« ای مردم! من پیامبر و فرستاده پروردگار جهانیانم.»

پس چشم ها به او خیره شد و آن حضرت دعوت خود را سه بار تکرار فرمود و سپس به کوه مروه آمد و دست در گوش گذاشت و با بلندترین صدای خود سه بار فریاد کشید که:

« یاایّها الناس! انّی رسول الله.»

در این حال ابوجهل نابکار دست برد و سنگی برداشت و به سوی آن حضرت پرتاب کرد. سنگ در پیشانی مبارکش نشست و خون جاری شد. پس مشرکین دلگرم شدند و بدن نازنین آن وجود پاک را سنگباران کردند. حضرت به طرف کوه رفت و خود را پنهان کرد و مشرکین او را دنبال کردند...

امیرالمومنین و خدیجه علیهما السلام در پی رسول خدا روان شدند، علی علیه السلام فریاد می زد:

« یا محمّداه یا رسول الله»

جانم فدایت، کجایی! و در کدام دره افتاده ای؟

خدیجه سلام الله علیها فریاد می زد:

کجایی ای پیامبر مصطفی؟! کجایی ای فراری در راه خدا؟!...

در این هنگام جبرئیل نازل شد، حضرت گریست و فرمود:

« آیا می بینی این قوم با من چه می کنند؟!»

جبرئیل فرشی از در و یاقوت پهن کرد و آن حضرت را روی آن نشاند و عرضه داشت:

« آیا می خواهی بدانی چقدر در نزد خدا گرامی هستی؟ آن درخت را بسوی خود بخوان.»

حضرت امر فرمود، پس آن درخت فورا از جا کنده شد و به طرف آن حضرت آمد...

پس اسماعیل پاسبان و نگهدارنده آسمان دنیا پایین آمد و گفت:

« السلام علیک یا رسول الله.

خداوند به من امر فرموده که تو را اطاعت کنم. آیا اجازه می دهی ستارگان را بر سر این قوم بریزم و آنها را آتش بزنم؟»

پس فرشته حافظ خورشید آمد و سلام کرد و گفت:

« آیا فرمان می دهی که خورشید را بر سر آنان بگیرم تا همه بسوزند؟»

پس فرشته حافظ زمین آمد و سلام کرد و گفت:

« آیا اجازه می دهی همه را در دل زمین مدفون سازم؟»

پس فرشته کوهها آمد و سلام کرد و گفت:

« آیا فرمان می دهی کوه ها را بر سر آنان ریخته، همه را خرد کنم؟»

پس فرشته دریاها آمد و سلام کرد و گفت:

«آیا اجازه می دهی این قوم نابکار را غرقه دریا کنم؟»

حضرت فرمود:

« قد امرتم بطاعتی؟»

« آیا همه شما مامور به اطاعت از من هستید؟»

همگی گفتند: بله، فرمان فرمان توست.

پس حضرت سر به آسمان برداشت و با صدای بلند فرمود:

« من برای عذاب مبعوث نشده ام»

و سپس فرمود:

« انما بعثت رحمه للعالمین»

« من برای رحمت و لطف به همه جهانیان برانگیخته شده ام.»

و سپس فرمود:

« دعونی و قومی فانهم لا یعلمون.»

« مرا با قوم و امتم واگذارید چه اینکه اینها نمی دانند و این کارها را از روی جهل خود انجام می دهند.»

کم کم علی و خدیجه علیهما السلام از راه رسیدند، هنوز خون از پیشانی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم جاری بود و آن حضرت خون ها را می گرفت. خدیجه سلام الله علیها عرض کرد:

« پدر و مادرم فدایت باد، بگذار خون ها بر زمین بریزد.»

حضرت فرمود:

« می ترسم پروردگار بر اهل زمین غضب کند...» بحارالانوار، ج18، ص241 به نقل از قساوت و غضب نوشته شیخ محسن سعیدیان

می گویم: یا رسول الله؛ کار من در این دوره و زمانه خیلی گیر است، من بارها در حق خداوند و حق مردم و حق خودم مرتکب گناه شده ام. من پیش فرزند حی ات که می دانم او هم رحیم است سر بزیرم، تو نزد او و خداوند شفیع من باش ای رحمه للعالمین...

من هم قول می دهم که دیگر حقی گردنم نباشد.  


بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی را باید ملاحظه کرد؛ نه یک بار بلکه بارها باید خواند. بعید است کسی داعیه انجام کار فرهنگی داشته باشد و به آن بی نیاز باشد.

لینک مربوط

محرم امسال


دهه اول محرم امسال هم گذشت هر چند که بازهم امید عزاداری در کنار شما به دلمان ماند. امسال هم عاشورا آمد و رفت و نیامدی امامم.

برای من خدا رو شکر محرم امسال کلاس درسی شد در محضر پیرغلامان حسینی شهرم. دهه اول محرم این چند سال که برای تحصیل خارج از دزفول بودم، وادارم کرد امسال که در دزفولم با ولع بیشتری به آیین و سنن مردم شهرم در این دهه بنگرم. دوربینی رو هم با خودم بردم و الحمدلله چند ساعتی جهت تولید یک مستند فیلم برداری کردم. انشاالله دیر نباشد که تولیدش تکمیل شود و آن را به همه عزاداران حسینی تقدیم کنم.

توانایی


به نظرم توانایی انجام کارهای بزرگ در این دولت وجود ندارد و این را من از حضور وزیر راه و شهرسازی در گفتگوی ویژه خبری فهمیدم که وزیر محترم هزار تا ان قلت در مسکن مهر همان مسکنی که یک میلیون خانواده را خانه دار کرد و یک میلیون خانه دیگر هم یا آماده تحویلند و یا تا 70 درصد پیشرفت داشته اند، آورد.


چندی بعد هم وزیر محترم نفت حرف از واردات بنزین زد. همان بنزینی که 4 سال است صفر درصد وارد می کنیم. همان بنزینی که توطئه تحریمش را با خودکفایی شکستیم.


اخیرا آقای سخنگو و یا به عبارت بهتر مغز برنامه ریزی و حسابدار دولت محترم، بیان کرده اند که چون کسری بودجه داریم، احنمالا یارانه نقدی را کلن گردش! کنیم یا به چند دهک ندهیم و یا قیمت حامل های انرژی را زیاد کنیم و... .


به نظرم، نظرم درست است.

یک سوال


یارانه نقدی حق مردم است و باید آن را به همه اقشار داد؟ یا فقط به افراد نیازمند و نهایتا متوسط تعلق می گیرد؟!

ملت بیدار


می گویند قسمت اعظم شوخی هایی که انسان می کند، جدی است. یعنی انسان بعضا دغدغه های ذهنی اش را- آنهایی که برایش مهم است و سوال - در قالب شوخی بیان میکند. این کار باعث می شود که فرصت و همچنین جرئت بحث و تبادل نظر را با یکی همدرد پیدا کند.



در کشور ما شاید به دلیل اینکه مردم از فهم سیاسی بالایی برخوردارند، شوخی های زیادی درباره اتفاقات روز جامعه بین مردم رد و بدل می شود که تعدادشان هم کم نیست. مثلا زمانی که داشتن انرژی صلح آمیز هسته ایی به یک خواست عمومی تبدیل شد و یا زمانی که بنزین سهمیه بندی شد، زمانی که مردم را از نظر اقتصادی خوشه بندی کردند و یا زمانی که پرداخت یارانه ها به شکل نقدی آغاز شد، جملاتی به صورت جک و شوخی هم دهان به دهان چرخید و هم پیامکی گسترش یافت. و این داستان همیشه وجود داشته و خواهد داشت.



اخیرا یکی از این قبیل شوخی ها درباره شعار "مرگ بر آمریکا" در جریان است.برایش جک ساخته اند که در فضای مجازی و همچنین در پیامک های تلفن همراه و نهایتا در سطح جامعه شایع است. مثلا یک شوخی در این باره بر می گردد به اظهار نظر یکی از سیاسیون به نام که بیان کرده بودند امام خمینی هم با حذف شعار مرگ بر آمریکا موافق بودند. یک نفر این طور نوشته بود که نکند امام اصلا نگفته آمریکا شیطان بزرگ است و فقط فرموده اند آمریکای شیطون بلا! و خیلی از این شوخی ها که البته ممکن است مقداری از آنها نیز جدی باشد...



ما چرا شعار مرگ بر آمریکا سر می دهیم؟ الان چه اتفاق جدیدی رخ داده که یکی از من جدی جدی می پرسد 13 آبان شعار چه بدهیم؟! آیا یک تماس تلفنی 20 دقیقه ایی همه دلایل ما برای گفتن این شعار را جواب می دهد؟ تماسی که بالاخره هم نفهمیدیم از کجا اومد و به کجا رفت! دیدار نیم ساعته وزیر خارجه مان با وزیر خارجه شان چطور؟ این می تواند از دشمنی آمریکا علیه ما بکاهد تا ماهم دیگر علیه اش شعار ندهیم؟! همه اتفاقات بجا و نا بجایی که در نیویورک رخ داد جبران این همه مشکلی که آمریکا برای ملت ایران بوجود آورده است را می دهد؟!


من منکر نرمش در دیپلماسی نیستم و این را قبلن هم اینجا نوشته ام، اما شعار مرگ بر آمریکا در صحنه علنی جامعه جهانی همه کاری است که ما علیه آمریکا انجام می دهیم.


آمریکا می گوید از ایران اقدامات عملی می خواهد! می گویم ما چه کنیم که تو را خوش آید؟ چطور است دست از حمایت گروههای تکفیری آدم کش در سوریه برداریم و یا بهتر است تحریم های یکجانبه علیه ملت آمریکا را کم کنیم و یا اصلا تماما حذفشان کنیم؟ چطور است از همه حقوقمان بگذریم؟ نه در قوه قضاییه مان حدود الهی را اجرا کنیم و نه دیگر دم از رسیدن و خواستن به انرژی هسته ایی بزنیم؟ اصلا چطور است از خیر اموالمان - آنهایی را که بلوکه کرده اید- بگذریم و حتی بدهی چند تریلیارد دلاری کاخ سفید را هم ما پرداخت کنیم؟ از فردا بیایید به شما هواپیمای مسافربری و تجهیزات غیر نظامی هم میفروشیم. در ضمن همه خصومت ها با دین و مذهب شما را هم فراموش می کنیم و هر چه شبکه ماهواره ایی علیه دین شما راه انداخته ایم همه را از صحنه روزگار محو می کنیم و تروریست را هم بی خیال میشویم... .



باید خیلی مواظب بود، آمریکا در جنگ رسانه ایی خبیث عمل می کند و البته هوشمند. آمریکایی که هر چه جنایت است را در این چند ساله بعد از پیروزی انقلاب اسلامی علیه ملت شیعه ما (چه مستقیم مثل هدف قرار دادن هواپیمای مسافربری و تحریم و حمایت از صدام ملعون در جنگ علیه ملت ما و... و چه غیر مستقیم مثل جنگ رسانه ایی علیه مقدسات و تهاجم فرهنگی و حمایت از گروههای تکفیری سلفی آدم کش در سوریه و...) مرتکب شده است، حالا با پررویی توپ را در زمین ایران می اندازد انگار که او بیگناه است.


امیدوارم مطلب قبلی با عنوان گزارشک دولت که کمتر بالا نشین بود، همچنان دیده شود.